نظریه معاد جسمانی یکی از مسائل مهم علم کلام است که فلاسفه اسلامی تلاش کرده اند تا بر اساس نظریات فلسفی خویش، آن را اثبات و کیفیت آن را بیان کنند. صدرالمتالهین در تبیین این نظریه، بر اساس مبانی خاص حکمت متعالیه، مسیری را پیموده که مورد پذیرش فلاسفه متاخر قرار گرفته است. به نظر نگارنده، نظریه ملاصدرا با همه مزایایی که دارد، دارای ابهامات و نقایصی است که در این مقاله به آن ها اشاره می شود. ابهام از جهت اصل نظریه، رابطه بدن برزخی با بدن دنیوی تکامل یافته و معاد جسمانی برای نفوس کملین از ابهامات اصلی این نظریه است.